گرفتن ازمایش خون و مراجعه به پزشک زنان
بعد از اینکه به بابا جون خبر اومدنتو گفتم سریع زنگ زدم به خاله زری به اونم
گفتم.خاله جون کلی خوشحال شد و هنوز نیومدی یه عالمه نازت کرد
.اونم کمتر از سه سوت مامان جونی و خاله منصوره رو باخبر کرد و اونا هم زنگ زدن کلی
خوشحالی کردن خلاصه طی روزهای بعد عمه صدیقه و عمه طاهره جون از
شمال زنگ زدنو همه باهم خشحالی کردیم
امروز 15 اسفنده و من جواب ازمایش باداری که مثبت بوده رو بردم پیش خانم دکتر قلی بیکی
اونم شرایطمو یاداشت کرد و واسه بعد از تعطیلات عید یه سونوگرافی نوشت. گفت الان شما
خیلی کوچولو هستی و فعلا هیچی تو سونو دیده نمیشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی