آخه تو چرا مریض شدی؟!
عشق مامان سلام گلم. دو سه روز بود که اصلا حال نداشتی و همش از چشمات و بینی و دهنت آبریزش داشتی .همش گریه میکردی و به سختی شیر میخوردی. چهار شنبه خاله زری اومد خونمون و باهم رفتیم خونه ی مامان جونی. چون محیط واست عوض شده بود یکم سر حال شدی ولی موقت بود و دوباره شروع کردی به گریه کردن...کلافه شده بودم ، نمیدونستم باید چیکارت کنم ...دکتر هم که نرفته بودیم چون تا اون موقع شب حالت بد نبود و چشات به اون شدت قرمز نشده بود... خلاصه همین که داشتم با دستمال اشکای نازتو پاک میکردم متوجه شدم دستمال صورتی شد حس کردم خونه و واقعا هم بود! کلی گریه کردم و همه ی و...
نویسنده :
فاطمه
2:44